خبرداری که این دنیا همه ش رنگه؛ همه ش خونه همش جنگه؛ نمیدونی که گاهی زندگی ننگه؛ نمیبینی که دست افشان و پا کوبان و خرسندم؛نمیبینی که میخندم؛ نمیبینی دلم تنگه...
تو این دریای چشمون سیاه رو پس چرا داری.....
خبرداری که این دنیا همه ش رنگه؛ همه ش خونه همش جنگه؛ نمیدونی که گاهی زندگی ننگه؛ نمیبینی که دست افشان و پا کوبان و خرسندم؛نمیبینی که میخندم؛ نمیبینی دلم تنگه...
تو این دریای چشمون سیاه رو پس چرا داری.....
یا جاری الَلصیق،یا رُکنِی الوَثیق،یا اِلهی بِالتَحقیق،یا رَبَّ البَیتِ العَتیق،یا شَفیق و یا رَفیق،فُکَّنی مِن حَلَقِ المَضیق و اصرِف عَنّی کُلَّ هَمِّ و غَمِّ و ضیق وَ اکفِنی شَرَّ ما لا اُطیق وَ اَعِنّی ما اُطیق...
...ای همسایهی نزدیک من،ای رکن و پناه استوار من،ای معبودِ حقیقیِ من،ای پروردگار خانهی قدیمیِ یگانه،ای مهربانای دوست و یار شفیق،از حلقههای تنگی که مرا فرا گرفته رهایی بخش و هر همّ و غمیرا از من دور کن و از هر شرّی که طاقت آنرا ندارم،کفایت کن و در آنجه توان و طاقت آنرا دارم ،یاریم نما...
قسمتی از دعای مشلول
محبوب من کجایی که ببینی چقدر تغییر کردم
چقد خودم رو دوست دارم
این هدیهی تو بود
تو جوری دوسم داشتی که باعث شدی عاشق خودم بشم
بخاطر همین بود که این همه دوستت داشتم و البته هنوزم دارم
شاید بخاطر همین رفتنت خیلی سخت بود ولی الان یادم گرفتم که خودم تنهایی هم خودم رو دوست داشته باشم و خیلی تمرین میکنم حتما این راه رو ادامه میدم
به جسمم و به روحم خیلی بیشتر از قبل احترام میگذارم
راستی امروز ناخنام رو ژلیش کردم چیزی که خیلی دوست داشتم ولی تا حالا جرات نداشتم البته بخاطر این که سر کار میرم امروز انجامش دادم و خیلی ذوق دارم براش خیلی خوشگل شدن دستام
عزیزم
تو کجایی در گسترهی بی مرز این جهان...
من در دوردست ترین جای جهان ایستاده ام...
.
.
.
عزیزم
فکر کردم دارم تلاش میکنم فراموشت کنم
فکر کردم تلاشم داره نتیجه میده
اما الان همین لحظه اونقدر دلتنگتم که بغض داره خفه مدمیکنه و نمیذارم اشکام بریزن
میدونم منو نمیخوای
میدونم نمیشه
ولی بخدا هیچ وقت هیچکس جای تو رو نمیگیره...
تعداد صفحات : 0